یادداشت 69: عصبانیت
اگه یادداشت جنبه های روانی اکستروفی مثانه رو خاطرتون باشه؛ یکی از مواردی که ازش یاد شده بود "عصبانیت" بود. اما توضیحی نداشت که چرا یه اکستروفر باید عصبانی باشه!
به نظرم یکی از دلایلش به یه ویژگی مهم اکستروفی مثانه برمیگرده. ویژگی ای که هم خوبه و هم بد!
این ویژگی "پنهان بودن" اکستروفیه. یعنی بیماری آشکاری نیست و اطرافیان و دوستان شما در صورتی که محافظه کار باشید، میتونن برای همیشه چیزی از بیماری شما ندونن! در حالی که ساعت ها با شما هستند.
حالا این ویژگی که من اسمشو ویژگی پنهان بودن گذاشتم چه تأثیری روی عصبانیت و حالات روحی داره؟!
وقتی اکستروفر در نوجوانی و جوانی قدم میذاره؛ با توجه به اینکه احتمالاً دلش نمیخواد کسی در مورد بیماریش بدونه داره زندگیشو میکنه اما یه مشکلی هست.
دیگران نمیدونن اون این مشکلو داره اما خودش میدونه! دیگران اونو یه آدم سالم میدونن اما خودش میدونه که نیست. حداقل توو تعریف عمومی سلامت نمیگنجه.
خانواده هم معمولاً بچه رو همونطور که هست میپذیرن.
حالا اینجا یه کشمکشی در ذهن ایجاد میشه که منجر به عصبانیت میشه. این جنب و جوش از همین جاست که شخص انتظار داره معمولی فرض بشه و مشکلش به عنوان راز بمونه از طرفی میدونه نیست و نباید ازش انتظار معمولی بودن داشت... یه پارادوکس عجیب که توازن ذهن رو به هم میزنه و باعث عصبانیت میشه. شخص تصور میکنه دنیا و آدماش از درک اون عاجزن!
این عصبانیت در ناخودآگاهه، شاید خود شخص اصلاً ندونه از چی ناراحته یا اصطلاحاً از چی شاکی شده؟!
البته گاهی هست و گاهی نیست و وقتی باشه، از هرچیز کوچکی عصبانی میشی. دوست داری داد بزنی و خودتو خالی کنی چون ته ذهنت یه چیزی تو رو اذیت میکنه. معمولاٌ این کارا انجام نمیشه. برای من که نمیشه.
عصبانیت ها در صورت ادامه پیدا کردن میتونه به یه بیماری خیلی بد روحی به نام افسردگی ختم بشه.
یا اینکه حس تنهایی رو به ارمغان بیاره که باز اونم آخرش افسردگیه.
و چه بسا مشکلات دیگه ای هم میتونه در روح و روان آدم ایجاد کنه.
البته من شاید یکی از دلایل عصبانیت رو گفته باشم. دلیلی که معمولاً پشت صحنه ذهنه.
علاوه بر بی اختیاری و مشکلات جنسی عمومی اکستروفر ها؛ مسلماً مشکلات جسمی مربوط به آلت تناسلی-ادراری و زخم های یادگار مانده از گذشته که بیشترش هم در دوران کودکی؛ یعنی مهم ترین دوران زندگی یه نفر رخ داده در ایجاد این عصبانیت بی تأثیر نیستند.
پس یه سلسله عوامل موجبات این حس رو در آدم به وجود میارن. اما عامل پنهان بودن رو از یاد نبرید.
این ویژگی خیلی خوب و مفیده اما دقیقاً میتونه عاملی برای ناراحت کردن آدم باشه. شاید بستگی به نوع نگاه ما داره.
شخصی: همه اینا رو گفتم چون منم دچار این نوع عصبانیت ها شدم. من معمولاً بروز نمیدم البته اما داشتم از این حالت های روحی و این چند وقت متوجه شدم که بعضی از بچه ها هم این حالات رو داشتند و دارن. هفته پیش بود حدوداً که دوباره اومد سراغم!
بیماری ما با این عوارض از این چیزا داره. عوارض جسمی و روحی با هم رابطه دارند. مهم رو به رو شدن باهاشونه.
من از پنهان بودن اکستروفی ام راضیم. الآن هم عصبانی نیستم از هیچ چی. خیالتون راحت!
خداوند حافظ و راهنمای ما باشد.