راستش یه خرده از دیروز بهترم. روحیه ام رو میگم. اون دوستی که فکر میکردم رابطه ام باهاش کمرنگ شده بهم گفت که ازم ناراحت نیست. میدونید؛ من یه دایره دوستان خیلی نزدیک و خوب دارم که اصلن خوش ندارم از دستم ناراحت باشن. البته توی اونا اکستروف مثانه نیست! شایدم هست! ما اکستروف ها خیلی مخفی کار میشیم!

خدای من! نه روز دیگه به امتحانام مونده و هنوز اندرخم یک کوچه ام! خوب درس نخوندم چرا این ترم! لعنت! درگیر یه سری افکار مزخرف شدم که پوچ و مسخره است. دارم بهتر میشم!

بگذریم!

یه نکته هست که باید بگم:

اون هم اینکه گوگل گویا صفحه مون رو ایندکس کرده. صفحه دوم جستجوی فارسی میاد. خبر خوشحال کننده ای بود که باید بهتون میگفتم. اونم چند روز پیش! فکر کنم برای شناسایی باید یه خرده تبلیغات کنم. فقط نمیدونم کجا؟ کی حاضره نوشته های یه اکستروف مثانه رو بخونه؟!

البته بالاخره یکی دو تا نظر گرفتم! خوشحال شدم که بالاخره مخاطب پیدا کردم و البته کمی هم ناراحت!

اتفاقن یکی از خوانندگان سؤالی پرسیدن که به زودی جواب شون رو میدم.

اکستروفرهای جهان! متحد شوید. ما آدم هایی ویژه ایم! به خدا راست میگم. خداوند یه ویژگی خاص توو هرکدوم از ماها گذاشته. شک ندارم اگه یه روزی به یه اکستروف مثانه دیگه برخورد کنم، یه ویژگی خاص خواهد داشت.

فقط نباید ناامید شد.

خداوند حافظ و راهنمای ما باشد.